خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺

خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺

انجمن وبلاگ نویسان زرندیه

 سلام علیکم 


برای مشاهده تصاویر مربوط به

انجمن وبلاگ نویسان زرندیه اینجا کلیک کنید.


--*-*--*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*--*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-

بهانه گیری تا به کی ؟ حرف رایگان تا به کی؟ کـور شود هرآنکس که نتواند دید !

طرف رو تو ده راه نمیدن ، سراغ کدخدا رو میگیره 


خاطره خواندنی استاد قرائتی !×!

خاطره ای زیبا از استاد قرائتی: 

من خودم به درد آخوندی نمی‌خوردم. یک عده هم غصه من را می‌خوردند و می‌گفتند: قرائتی تو در اخلاق که گیر داری، صدا هم که نداری، نمی‌توانی روضه هم بخوانی، پس به چه درد آخوندی می‌خوری؟ و لذا در یک روستا هم که رفتم مرا بیرون کردند. گفتند: تو نمی‌توانی روضه بخوانی. مرا بیرون کردند، یعنی نامه نوشتند به امام جمعه کاشان آیت‌الله یثربی که ما این شیخ را نمی‌خواهیم. روضه می‌خواندم و مردم می‌خندیدند.(خنده حضار). هرچه روضه می‌خواندم مردم می‌خندیدند. نامه نوشتند بابا این را نمی‌خواهیم. من ،قرائتی روضه‌خوان ورشکسته هستم. بعد پای تخته سیاه آمدم گل کرد. اگر کسی در کنکور رفوزه می‌شود نگوید: خاک بر سرم! دو سال است پشت کنکور ماندم. برو خیاطی کن ممکن است لباس عروس بدوزی دویست هزار تومان مزدش بشود. چه کسی گفته شما حتماً دانشگاه بروی؟ ممکن است کسی در دانشگاه رد شود و در حوزه قبول شود. در حوزه رد شود و در تجارت موفق شود. 

حدیث داریم اگر در یک شغلی شکست خوردید،

 نگویید: بخت من بد است. شغلت را عوض کن

انجمن وبلاگ نویسان شهرستان زرندیه

بدینوسیله از زحمات و حضور  همه ی عزیزانی که در جلسه ی انجمن وبلاک نویسان شهرستان زرندیه درمورخه ۹۲/۱۰/۲۶ روز پنج شنبه در اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان زرندیه و با هدف ایجاد همدلی بیشتر در بین وبلاک نویسان شهرستان و برگزاری انتخابات مربوطه  زحماتی را متقبل شدند تقدیر و تشکر می نماییم و امیدواریم این وفاق و همدلی که یقینا با زحمات پیشکسوتانِ این امر،  برای پرورشِ نیروهای جوان شکل گرفت ،تا نسل به نسل این فرهنگِ گرانمایه که حاصلِ میراث پیوند تمدن اسلامی با فرهنگ غنیِ ایرانی است پایا و ماندگار باشد.

در این مقال عرایضی خدمت همه ی اعضاء محترم انجمن که در عرصه ی مجازی زحمات و وقت زیادی را صرف می نمایند ، معروض میدارد که ((انتخابات هیئت مدیره انجمن )) اولین گام برای پیشبردِ اهدافِ انجمن است و  نظارت و راهنمایی و ارشاد و همکاری وانتقاد و پیشنهادات سازنده در محیطی صمیمی، نقش بسیار مهمی در بالا بردن جایگاه انجمن در سطح استان و کشور را خواهد داشت که انتظار می رود در آینده شاهد گسترده شدن این روابط و شکل گیری انسجام بیشتر اعضاء محترم باشیم.

اما در خصوص انتخاب شوندگان بعرض میرسانیم کسانی که انتخاب شده اند ،نماینده ی همه ی اعضاء انجمن هستند چه آنهایی که در جلسه حضور داشته و  یا نداشته اند و یا حتی کسانی که در آینده به یاری دوستان خود در عرصه ی مجازی خواهند پیوست .دفاع از حقوق همه ی این عزیزان و رعایت عدالت و انصاف بدون توجه به وضعیت جغرافیایی و ... و تلاش مضاعف در جهت نایل شدن به اهداف انجمن و حفظ وحدت و یکپارچگی در امور با استفاده از تجارب پیش کسوتان و توانمندی و نیروی جوانان و تا حد امکان سعی در لحاظ نمودنِ نظراتِ همه ی عزیزان و با پافشاری بر حفظ و رعایتِ ارزشها در تصمیم گیری ها و ارتباطِ مستمر و سازنده با مسئولین محترم با رعایتِ ایفای نقشِ نمایندگی از مهمترین مسائلی است که بایستی سر لوحه ی  برنامه ها قرار گیرد .

در پایان از جناب آقای جوانمرد  ریاست محترم اداه فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان  زرندیه و همکار محترم ایشان جناب آقای مظفری تقدیر و تشکر می نماییم.

اسامی منتخبین هیات مدیره انجمن وبلاگ نویسان شهرستان به شرح زیر می باشد :

ناصر صلاح – عبد المجید نجارلو- سید رضا کشفی – بهرام همایون – رحیم نیکنام – جواد مولایی – حامد اسدشیر. که ۵ تن نخستین، اعضای اصلی و ۲ تن آخر اعضای علی البدل هیأت مدیره ی انجمن هستند .

و اضافه می شود که بازرسان هیات مدیره نیز به شرح زیر انتخاب گردیدند :

آقایان کریم صلاح و محمد ساعدی به عنوان بازرسان اصلی و آقای میثم راسخ،در سمت بازرس علی البدل


                                         با تشکر - منتخبین هیات مدیره و بازرسان 

    انجمن وبلاگ نویسان شهرستان زرندیه

 

و هرگز نگو محیط خراب است .... ×!×

استــاد قرائتــی

هرچه هوا سردتــر شد ، لباست را ضخیم تــر میکنـی تا سرما
بـه تــو نفوذ نکنــد ، 
هرچه جامعه ات فاسدتــر شد، تــو لباس تقوایـت را ضخیـم تـر کن
تا بــه تــو نفوذ نکنــد .
و هرگز نــگو : محیط خرابــه ، منم خــراب شدم !

وصیت جانباز ×!×

مــــا کـــه رفتیــــم

 
 مـــادر پیــــری دارم و یـــــک زن و 3 بچـــه قـــد و نیــم قـــد

 
از دار دنیـــا چیـــزی نــــدارم ، جــــــز یــــک پیــــــام :

 
یقـه تــان را می گیــرم اگــر ولـایــت فقیه را تنها بگـذاریـد !


اینـــــجا ایــــــران اسـت !~!

اینــــــــــجا ایــــــــــران اسـت

حـــاکمـــش نـــائـب امــــام زمـــان است.

و پــــاکتــــریـن رهبـــر جهــــان اسـت.

قــدرت بسیــجیـانش، کـــابـوس اهــریمنـــان است.

اینـــجا کمـــی اجنــــاس گــــران اســـت.

زیـــراکــــه تحــــریـــم دشمنــــان اســـت.

امـــــا ایـــــرانــــی صبـــــور و قهــــرمـــان اسـت.

هـدف مـا از زنــدگــی، نــان نـــیست؛ حفـظ ایمـــان است.

زنــــدگی همچــــو امتـــــحان است.

کسـی قبـــول می شود کــــه در خـــط شهیــدان است.

پیـــــروی از “ولایــــت” وصیــــت آنـــــان است.

ایـــــرانی غیـــــور و بـــــاوجـــــدان است.

نــه فقــط فلسطیـن، بلــکه حــامی تمـــام مظلـومـان است.

پس چرا نمیارن غنی کنیم؟!! ....

یک جوک بومی شده از زبان شهید احمدی روشن

یکی از دوستان شهید احمدی روشن نقل می کرد:

من و مصطفی یک جوک بین خودمان داشتیم؛

دو نفر را به جرم مصرف عرق، در حال مستی دستگیر و در زندان می اندازند.

یکی از آنها که حالش هنوز سرجا نیامده بود از دیگری می پرسد: ما را برای چی اینجا

آورده اند؟

دیگری که هوش و حواس خود را بدست آورده، پاسخ می دهد: برای عرق خوری!

و اولی می پرسد: پس چرا نمیارن بخوریم؟!

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

مصطفی جوک زیر را کمی تغییر داده بود و هرگاه که فشار ناشی از تعلیق

سنگینی می کرد، مصطفی از من می پرسید:


ما را برای چی این جا آوردن؟

و من می گفتم: برای غنی سازی

و مصطفی می گفت: پس چرا نمیارن غنی کنیم؟!! 

دیوار نویسی که خود را روزنامه میداند !×!

سلام علیکم 

خواستم خدمت دیوارنویس زاویه (همون روزنامه«چیزی که اسم و رسم نداشته باشه روزنامه نمیشه که ، میشه دیوار نوشت») عرض کنم در خصوص بند شماره 2 باید اینگونه به اطلاعتون برسونم ما وقتی مشکلات کلی شهر اذیتمان کند و جان به لب شویم دست به قلم میشویم ، نه اینکه به زمین و زمان گیربدیم که "ای چرا پنجره بازه چرا گوش خرگوش درازه ، چرا در خونه بازه!!!!!" خلاصه باید فرقی بین مامونیه و زاویه باشد دیگر!!! در خصوص بازدید ها هم باید عرض کنم که بنده هر بازدید کننده ای رو سعی کردم که نظرش رو جلب کنم ، برای خودم که عکس نمیگذارم ، عکس ها رو میزارم تا پس فردا شما مدعی نشوی که مامونیه از اینجور برنامه ها نداشت، فوتوشاپ و از این خضعبلات... و همین ها رو هم بخواهی تصاحب بکنی !!!!

خلاصه از شما هر عمل زشتی برمیاد دیگه !!!! به وفور دیده شده که به همشهریان اینجانب چه حرف ها که نزده اید !!


در خصوص وبلاگ سیمرغ زرندیه هم باید عرض کنم این از نوک دماغ بینی و کوته فکری شماست که وقی وبلاگ را باز میکنید نام ادمین، نوع فعالیت وبلاگ و اسناد نشان دهنده صاحب وبلاگ را مشاهده نمیکنید !!! این نشان از این است که از روی بخل و حسد که تنها مانده اید و چون وبلاگ بدون پروفایلی پیدا نمیکنید دارید بیخودی دست و پا میزنید که بلکه به جایی گیر کنید !!! اما خب باید عرض کنم که زرشک .... البته خب برای همه واضح است که هرفردی جگر و وجود مطلب نوشتن با نام و نشانی واقعی اش را ندارد ، این حق را هم به شما میدهم که بزدل و ترسو باشید ، چون در جمع شیران ، میش جایی ندارد. همین که هویت ما تایید شده و در تمامی عرصه ها حضور پررنگ داریم دلالت بر مسخره بودن و یاوه بودن سخن بی خردانه شما مبنی بر بی هویت بودن ما هست.


بار قبل گفتم بی سواد !! این بار هم میگویم ، درشت تر از سری قبل می گویم بی سواد ، چرا که حتی بلد نیستی برای سوژه کردن افراد از چه آپشن هایی استفاده کنی ، هنوز پس از ماه ها توهین به این و آن بلد نیستی که چگونه می بایست جهت بیانیه نوشتن به چه چیزهایی اشاره کرد ، خب این نشان از این میدهد که به شدت عصبانی شده ای و حسرت کلمات و عبارات قصار دیگران را میخوری ، که این نیز یک پیشامد به جاست ، یک فرد وقتی قوی و جسور میشود که هویت خود را حفظ کند ، سینه ستبر کند و اعتراضش را بگوید ، مردانه ، شجاعانه و بجا ، خب وقتی یکی بی هویت شد ، در کار این و آن سرک کشید و موش دوانی کرد ، نباید ازش انتظار این را داشت که شجاع باشد و دلیر، نباید انتظار داشت که با سواد باشد ، فرد با سواد جای درست زبان از کام جدا میکند و از گفته خود هراسی ندارد ، اینکه شما خود را قایم کرده و جیغ و داد میکنید نشان از ضعف و بی سوادی و حسد و حقیر بودنتان است .


من خود را با سواد نشان دادم ؟ بله من با سواد هستم ، حداقل از شما با سواد تر ، بالا هم اشاره به این موضوع داشتم که فرد باسواد در جای درست اقدام به نطق میکند و از گفته هایش هیچ وقت پشیمان نمیشود. چه کنیم دیگر !! از بس خضعبلات بافته ای همه مشکلات و شر و ورهای این و آن را فکر میکنیم کار توست !!! خود کرده را تدبیر نیست !!! مصداق کامل "گاو پیشناسی سفید" (با عرض پوزش ، هدف استفاده از ضرب المثل است نه توهین) شده اید (باز هم عذر تقصیر).

من به گفته شما متقی نشان میدهم ؟ آری محض ریا هم که شده من خود را متقی نشان میدهم ، حداقل نام و نشانم را هم بازگو میکنم تا مردم هم قدرت تصمیم گیری داشته باشند !!! نه اینکه پشت پرده ای نازک قایم شوم و جیغ جیغ کنم !!!


در خصوص خضعبلاتی که فرموده ای در باب توهین به بزرگان شهرمان ،باید عرض کنم مامونیه نیازی به دایه دلسوز تر از مادری چون شما ندارد ، شما دیگر از این حرفا نزنید که تا ساعاتی پیش به عالم و آدم چرت گفته ای حال ادای عالمان باریشه را در می آوری !!

قرار بر سند نشان دادن باشد که بنده حرفهای شما را در جایی تایید کرده باشم ، خب پس یادتان رفته در همان زمان که وقتی مطالب بنده را خواندید مرا با این نام در وبلاگتان لینک کردید ؟ 


شما که خود را از ولایتمداران میدانی این عبارت را به خاطر بیاور : "ملاک حال فعلی افراد است."
پس سعی نکنید گروکشی بکنید که اوضایتان نافرم خراب است !!!! دوستان عنایت داشته باشید که چه کسی دارد دم از حرمت شکنی میزند =)))))))))))) خداییش خیلی خندیدم ، خدا خیرت بده (همون خخخخخخ خودمون)


از کوزه همان تراود که در اوست ، بله ، شما با وبلاگتان نمونه کامل و مصداق بسیار زیبایی جهت تحقق یافتن این ضرب المثل می باشید ، شما هیچ وقت نگفتید چرا فلان چیز را دادید به فلان جا ، بله شما هیچ وقتی این را به صراحت نگفتید ، ولی در 99 درصد اوقات اونقدر غر زدید و نق زدید و بیانه های مزحک دادید که خودمان متوجه این شدیم که حسادت و بخل کورتان کرده .


بنده به مسئولین ذی ربط این واقعه گفتم بی معرفت ، این حرف من نیست ، حرف خیلی ها هست !!! در عجبم که باید به شمایی که تا دیروز عالم و آدم رو به چالش میکشیدید و از سخیف ترین عبارات در مدحشان استفاده میکردید باید جواب پس بدهم، راستی در خصوص دوربین و و عکس انداختن هم باید بگویم شرافت ما همین است، با نام خودمان اعتراض میکنیم ، نه با نام و نان این و آن ، آنقدر شجاعتش را داریم که از عواقبش نترسیم ، بزدل و ترسو نیستیم ، هویتمان معلوم است.

ولی خودمانیم ، از لحن نوشتاری ات معلوم است که با دلی خون و دلی پر از بخل و کینه توزی قلم زده اید که این نیز نشان از همان هویت جعلی و بخل و حسد و ترس و بزدلی دارد .


در خصوص مسئولین محترم زاویه ای که در شهر مامونیه خدمت میکنند ، بله کاملا مستحضر هستم و بهشان احترام می گذارم ، مشکل اینجاست که شما با  دل خوش کردن به این 5 نفر خدا را بندگی نمیکنید ، وای به روزی که قرار باشد این 5 نفر بشوند 6 نفر :)))))) ماشاالله کمپلت زاویه را علامه میدانی ولی نمیدانم از میان این همه علامه شما چرا اینگونه رشد و نمو کرده اید :)))))


در خصوص کاسه داغتر از آش هم باید عرض کنم ، آری تا دیروز شما به همه گیر میدادی و یکه تازی میکردی و فکرش را نمیکردی روزی کسی بخواهد "خته به مشماشت" ، ببخشید ، مته به خشخاشت بگذارد ، ولی خب ، ضرب المثل "اندکی صبر، سحر نزدیک است" به آخر رسیده و فی الحال سحر شده است ، خواب خوشت را میگیریم .


در خصوص اندرز شما هم به جمله ای از حضرت روح الله(ره) رجوع میکنم : 

"ملاک حال فعلی افراد است ."


 منتظری قلب انقلاب بود !! ولی وقتی سادگی کرد امام اورا بیرون کرد .حال شما که جای خود داری ...





صورت مسئله شهدای گمنام پاک شد ؟

چندروزیست که در تکاپوی اینم که ببینم این دروغی که میگن راسته ؟ 

یعنی واقعا شهدای گمنام از دست مامونیه پرید؟

وقتی تلفن میکنیم و یا حضوری خدمت بعضی دوستان مثلا محترم میرسیم با کم لطفی و تته پته کردنشون!!! مواجه می شیم که برنامه رو تا تهش میخونیم، خلاصه مار خوردیم و به لطف مسئولین دیگه افعی شدیم !!!


یه فلاش بک بزنیم به دو سه روز پیش:


وبلاگ روزنامه زاویه و ازادی-اگاهی-ابادانی (که روزنامه زاویه بی هویت ، بدون نام ، که همه سرچشمه میگیره از ترس !!) افاضات فرمودن که:

اگر قرار باشد شهدا در زرندیه دفن بشوند هرجایی لیاقتش رو داره به جز مامونیه !!

خواستم عرض کنم جدا از اینکه هویت و معلوم الحال بودن شما برای ما روشن است، این هم برامون واضح هست که بیشتر از پنجم ابتدایی سواد تحصیلی ندارید، فلذا سعی میکنم پاره ای از موضوعات رو به زبان ساده عرض کنم:

ابتدا اینکه شهر مامونیه مرکز شهرستان بوده، تمامی امکانات شهری در این شهر واقع می باشد. ادارات مربوطه ، تمامی مقاطع تحصیلی ، دانشگاه و ...

پس از این باید عرض کنم که شهر مامونیه هم به سهم خودش شهید و جانباز و آزاده داده است (برای همه ما روشن است که باید این افراد را روی چشم خود بگذاریم) .

شهر مامونیه از لحاظ سطح فرهنگ و انضباط بسیار بسیار بالاتر از برخی افراد زاویه می باشد، چراکه قشر شما هنوز در قسمت دعواها و مسائل نژادپرستی سیر میکند که مایه خنده و تاسف ما می باشد.!!


در خصوص مقام و جایگاه شما هم همین بس ؛ هرجا مقامی به دست آوردید و لازم بود افراد زیر دست خود را مشخص کنید هیچگاه نه نگاهی به تحصیلات فرد کردید و نه به میزان شعور وی ، در تمامی موارد سعی بر این داشتید که تغییرات اتوبوسی را در اداره مربوطه به نفع زاویه انجام دهید.


رفتار خصمانه شما در تمامی اوقات علیه مامونیه گواه بر فرهنگ و میزان شعور شماست، سال هاست که رفتار شما را مورد بررسی قرار دادیم ولی خب به جایی نرسیدیم . درد نژاد پرستی درد بزرگیست ، باید مداوا شود ، اما مشکل اینجاست که علاوه بر درد نژاد پرستی ، شما از مشکل خود بزرگ پنداری !! هم رنج می برید که این نیز مزید بر علت شده تا بررسی های ما بیش از پیش بی نتیجه بماند.


در تمامی عرصه ها نیز بارها متوجه این مورد شده اید که در مقابله و مباحثه با مردم مامونیه حرفی برای گفتن ندارید !!! اما چه می شود که همچنان مرغتان یک پا دارد و انگار از این خودزنی لذت می برید.


بگذریم ، خلط مبحث نشود ، وقتم را بیش از این صرف بررسی صحبت های صد من یک غاز نمیکنم ....


فلاش بک ، زمان حال :


اینکه مسئولی در خصوص دفن شهدای گمنام در مامونیه کوتاهی کرده است، بدان و آگاه باشد که هیچگاه این حرکتش را فراموش نخواهیم کرد و ذکر زیر لبمان گل و بلبل میشود نثار وجودش(گل و بلبل آبدار).


مسئولین خدوم شهر ، خواستم عرض کنم ما که به بی معرفتیتون که ایمان داریم ، باز دم معرفت شورای شهر و شهردار گرم که حاضر شد مسئولیت 100 درصد عمرانی جایگاه شهدارو به عهده بگیره و این وعده را دادند که به مرور زمان سرمایه گذاری مناسبی را در آن محل انجام میدهد ولی شما ....


در آخر نیز خواستم به عنوان یه شهروند یه نکته ای رو عرض کنم : 


مسئول محترم! خیلی بی عرضه ای !!!