ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در هر قائده ای استثنائی وجود دارد و در اکثر قوانین تبصره هائی . و آنگاه تبصره ما جناب آقای رحیم نیکنام است . او که با نوشته هایش به اثبات رساند که هنوز در بعضی از جوامع توان شنیدن حرف حق وجود ندارد(دارد) . او بر ما به اثبات رساند که باید با دوست و دشمن به مدارا رفتار کرد (همه باهم دوست هستند). او بر ما به اثبات رساند باید با صوتی لین گوشها را نوازش داد(آفرین) . او بر ما به اثبات رساند سخن حق را باید گفت اگر چه مورد غضب بهترین دوستان قرار گرفت . او بر ما به اثبات رساند که برای مخالفت با جلبک ستیز باید جز به منطق چیزی نگفت . آری او دیروز با مواضع اصولی ، اسلامی و انسانی خود توانست بر ما بگوید جز با رافت اسلامی سخن به میان نیاورید . و آنگونه شد که عده ای کوته فکر در صدد بر آمدند(عجب اینها را نمیدونستی) که او را از بازیهای سیاسی کنار بگذارند(11سال سابقه شورا -بیشتر از این کی داره) . اما دیگر نمی دانستند(نمی دانستم) که افرادی قادر به حکومتند(خدمتتند) که بر دلها نفوذ کرده باشند و آقای رحیم نیکنام یکی از آن افراد حاکم بر دلهاست .شما چه زشت جواب دادید (من چه بد دفاع کردم)تلاشهای شبانه روزی این برادر زحمتکش را . مگر شما (من) به او چه داده بودید(بودم) که امروز می خواهید(می خواهم) از او بگیرید(بگیرم). بغییر از اینکه او شبانه روز خود را وقف شماها نموده بود . آیا این است جواب تلاشهای شبانه روزی یک مسئول زحمتکش. چه خوب گفته اند:
چه داند آنکه اشتر می چراند.
(چه دانم من که اشتر می چرانم اگرچه ظاهرا بلبل زبانم)
و آنگاه بعد از مدتها مجمع عمومی انجمن وبلاگ نویسان زرندیه تشکیل شد(الحمد لله) . هر چند که ما( من)در آنجا حضور(حقیقی) نداشتیم(اما چه برکاتی را برای بعضی ها به ارمغان آورده بودیم(آوردم) . زیرا انتخابشان نه به خاطر لیاقت بلکه به بابت مخالفت با( چهره نفاق) ما(من) بوده است . ما(من) چه اتحاد پشت پرده ای را برای عده ای رقم زده (بودم!) بودیم هر چند که برای خود نیز افتخاراتی کسب کرده بودیم(خدا را شکر کسی نفهمید...)ما(من)توانسته بودیم توان کاندید شدن از بعضی ها را بگیریم(این کار منه). توانستیم(توانستم) گوشه عکسها را بدون نوشته (کپی) کنیم(کنم) . وجودمان(وجودم) آنچنان قوی بود(بودم ) که دشمن(دوستان) مجبور(اضافه نوشته ای) به اتحاد شده(از اول متحد) بود(ند) (و بیشتر از باطن)هر چند که در باطن همدیگر را قبول نداشته بودند(داشتند). متحد شده(اضافه نوشتی که باز) بودند تا شاید بتوانند با اتحاد کاذبشان(حقیقی شان) روزنامه زاویه(من را) را از صحنه بیرون کنند اما(وای برمن) زهی خیال باطل . و ما(من) در آن جلسه باز به اثبات رساندیم(البته نبودم ها)) که عوام(همه) شهر مامونیه(کشور ایران) از بعضی خواص آنها تیز بین ترند . زیرا خواصشان گول(قدرت طلبی) یک نوشته ای (من) را خوردند(نخوردند) و اشخاصی را (به خدمت گرفتند)در صدرنشاندند که دیروز در انتخابات شوراها(تبلیغ نکرده بودندو پول بی زبان را خرج نکرده بودند اهل بده بستون هم نبودن که من بیفتیم دنبالشون) مردم عادی به آنها رای نداده(داده بودند) بودند. افرادی در زمان انتخابات برای خود وبلاگی ایجاد کردند تا بتوانند از فضای مجازی برای خود وجه ای کسب کنند(مثل من که وجهه کسب کردم) و(نخواستند) آنگاه(اضافه نوشته ای که باز)(مانند من مردم را فریب دهند و توهم اختلاف زاویه ای و مامونیه ای بیندازندو با قال و مقال خود مردم را فریب دهند (تا با توهم دشمنی زاویه و مامونیه وارد بشم و وضعیت آبروریزی خودما یه کمی درست کنم) اما(حیف) دیدند(دیدم) که نشد لذا وبلاگ نویسی راکنار گذاشتند (رفتم سراغ روزنامه) . اما در دی(مهرماه) ماه دوباره برای اینکه عده ای را فریب دهند(بدم)( اخه افشاگرم بد جوری آبروما می برد) تا بتوانند(بتوانم) عضو انجمن وبلاگ نویسان شو(بشم)ند چند نوشته ای را به نگارش در آوردند (اوردم به اسم روزنامه ))و آنگاه دیدیم که چه خوب(بد جوری شد)) توانستند(نتونستم) خواص را مورد فریب قرار دهند(بدم) و بر صدر نشینند.(بشینم)
و آنگاه اگر بخواهید نظر ما(من) را در باره این انتخابات جویا شوید باید به عرض برسانیم(برسانم) که:
1- در فکریم (فکرم)که چرا(چطوری) از این جلسه انجمن(جهت اختلاف استفاده کنم) چون دوره های قبل و چون مراسمات دیگر عکسهای زیادی منتشر نشده است . در پیش خود فکر می کنیم شاید آقایان (به جون هم افتادن و) افرادی را از جاهای دیگر(برای تماشا) و بدون داشتن وبلاگ فقط برای رای (دیدن درگیری ها) دادن(بیاورم) آورده بودند وگرنه اگر اشکالی در کار(من) نبود (پروفایلم)را(برای) تک تک شرکت کنندگان عکسی(اضافه نوشته ای) منتشر می کردند(می کردم) تا بر ابهت مجلسشان(خودم) بیفزایند . لذا ما از جناب آقای جوانمرد می خواهیم مردانگی کنند و لیست افراد شرکت کننده در انجمن را به همراه وبلاگ متعلقه(صیغه مونث به کار بردی که) به آنها منتشر نمایند(ننمایند) (تا)تنویر(ارامش) افکار شود(من به هم نخورد) . و زیبا خواهد شد اگر(حیله شیطانی من بگیرد و اختلاف اوج بگیرد) عکسهای بیشتری از این مجمع منتشر نمایند(خواهم کرد) .
2- چون در هیچ کجای قانون الزام نشده که وبلاگ نویسان مجبور به داشتن انجمن هستند(اخه اگه کل شهرستان باهم باشند نون من کوله است) لذا این انجمن از لحاظ قانون مردود می باشد(تمام تلاشم را برای منحل کردنش و اگه نشد ناموفق شدنش انجام میدم) مگر اینکه در خوشبینانه ترین نگاه آن را یک تشکیلات گروهی دوستانه بدانیم( که شاید به من رحمی کنند و ابروما نبرن)) که در اینصورت تصمیمات این انجمن(نه تنها) فقط برای شرکت کنندگان در جلسه 26 دی ماه نافذ است و(من هم حمایت میکنم) به هیچ وجه قابل تعمیم به دیگر وبلاگ نویسان نخواهد بود (عجب بچه ای هستی آخراشا خوابیدی غیب میگی املاتا بنویس). لذا ما(من) رسما اعلام می داریم که(اشتباه کردم) ( و از همه مردم شهرستان زرندیه عذر میخواهم)و به هیچ وجه تن به تصمیمات(هوای نفسم) آنها(اضافه نوشته ای) نخواهیم(نخواهم داد) داد .
در آخر دلها را جلا می دهیم به آیه ای از انوار الهی
"لن تجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا"( فبعزتک العظیم لاغوینهم اجمعین)
نمره املا
غلط املایی:خیلی
از کلماتی که غلط نوشته ای 5000 بار درستش را تمرین کن
نامه به اولیای بچه:
اولیای گرامی این بچه با غلط املایی های زیاد من را کلافه کرده بیزحمت بیایید ببرید یه چشم پزشکی یه گوش پزشکی به یه پزشکی .نشون بدید بلکه درمون بشه آخه از کارهایی که این میکنه همه فهمیدن زاویه ای نیست آخه کی به همشهریش میگه من تو مسجد جامع شهر زاویه می بینمت خوب بگو تو مسجد جامع می بینمت این زاویه اش دیگه چیه . تازه انقدر زبان بازه که دیگه همه شناختنش ...
در آخر تاکید بر این است، دوست عزیز، شما که هی میخوای خودت رو بچسبونی به برادران زاویه ای چرا روی دایره اطلاعاتت و کلمات محاوره ایت کار نمیکنی تا این همه سوتی ندی ؟
اقای بهرام همایون با اجازه بنده این مطلب بسیار بسیار جالب رو کپی کردم


با افتخار لینک شدین
سلام علیکم ، خیلی مخلصیم
سلام
با تشکر از حضورتان
ممنون لینک شدید
متشکرم
خوشحالم که به گفته ی خودت همه ی اینها فقط خط خطی های ذهن معیوب و مخدوشته!!!!!
سلام دوست عزیز ، خب هرکس نسبت به روحیات خودش برداشت میکنه دیگه ، حالا شما یه نمونش
سلام آقای همایون فقط خواستم بگم هرجا خواستی اسم زاویه توجه کن اسم زاویه روهم بیاری بایدوضوداشته باشی.موفق باشی
سلام آقای حسنی ، ما کلا با وضو همه کارامون رو انجام میدیم
پیروز باشی
حالا شما هم سعی کنید این خشم رو فرو ببرید ، وگرنه ممکنه شیرتون خشک بشه
جمع کن بابا این ........... با اون قیافت
سلام دوست بی تربیت ، مجبور شدم کامنتت رو ویرایش کنم تا ادبیاتی که تو خونتون ازش استفاده میکنید رو دوستان نبینن
مطمئنم شما از زاویه نیستید ، چون دوستان و برادران زاویه همه با ادب هستند، شاید نقطه نظر مشترکمون کم باشه ، ولی بی ادب نیستند
سلام اقای همایون اگر برایتان ممکن است کامنتهایی را تایید کنید که ادرس دارند وگرنه هرکسی میتواند هر پیامی را بگذارد رتته شاید اسم چند نفر باشه حتی ربطی هم به شهر زاویه نداشته باشد ان مطلبی ملاک است که در وبلاگها پست می شود
ممنون از اقا بهرام
سلام علیکم، چشم، یه موضوعی هست بعدا به اطلاعتون میرسونم
سلام علیکم
برادر همایون در جلسه هم اندیشی در اداره ارشاد جناب جوانمرد و سایر دوستان که شرف حضور داشتند قرار بر این شد که به یکدیگر احترام بگذاریم.ما همه در یک شهرستان زندگی می کنیم برخی از جملات صحیح نیست لطفا دقت بیشتری داشته باشید و این فضا را به جنگ سایبری و الفاظ رکیک تبدیل نفرمایید که برخی از این آب گل آلود ماهی نگیرندخطوط را یکی کنید. با تشکر
من الله توفیق
سلام علیکم ، چشم ، هرچه شما امر بفرمایید
سلااااااااااام بر دوست خوب من
به خاطر درج این مطلب ممنون مطلب بسیار خوبی بود و امیدوارم یک کلاس درس باشه و ازأن بهره ببریم اما متاثر شدم به خاطر این کامنت هایی که عده که متاسفانه هویت أنها معلوم نیست اینجا زدند فقط امیدوارم که همه این افرادی که بد اخلاقی ها رو به دنیا مجازی هم کشوندن به راه راست هدایت بشن من که بعید می دونم
فقط رفیق اینو بدون ما باهاتیم
همایون همایون حمایتت می کنیم
سلام آقا هادی گل ما
میخوامت زیاد زیاد
داداش ، از این چیزا زیاده ،
عاشقتم
سلام بر شما
آرزوهای بر باد رفته...
زندگی یعنی گاز زدن یک سیب با پوست
شاد زی
مهر افزون
سلام علیک
ما عادت داریم بی پوست گاز میزنیم
سلام . یک دیوانه سنگی تو چاه می اندازه صد تا عاقل نمی تونن بیرون بیارن . شب نامه زاویه خیلی خوب بچه های زرند را مشغول خزعبلات خود کرده . آدم بیکاری ست که همه را بجان هم انداخته . محلش نذارید. اگر کسی اصلا وارد وبلاگش نشه و کسی مزخرفاتش رو نخونه، به محاق فراموشی فرو میره و دست از مزاحمت و شیطنت و تفزقه اندازی برمی داره. مگر چند تازاویه ای اورا قبول دارند.
سلام علیکم، دوست بزرگوار، مشخصات خود را تکمیل کنید برای ثبت نظر

متشکرم
روزنامه زاویه؟
وبلاگ جدیده؟
کی هست ایشون؟
من که نمیشناسم!!!