خط خطی های ذهن من !×!

خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺
خط خطی های ذهن من !×!

خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺

مرکز مشاوره (حتما بخوانید)

مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟ 

مشتری : یک کامپیوتر سفید... 

************************************************** 

 مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم... 

مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟ 

مشتری : نه. 

************************************************** 

 

مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟ 

مشتری : یک کامپیوتر سفید...  

************************************************** 

 مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم 

مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟ 

مشتری : آره، ولی اون واقعاً گیر کرده 

مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم... 

مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه .. ببخشید ... 

************************************************** 

 مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن. 

مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟ 

************************************************** 

 مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟ 

مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم. 

مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و ... 

مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی! 

************************************************** 

 مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه... 

************************************************** 

 مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم... 

مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟ 

مشتری : نه. 

************************************************** 

 مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟ 

مشتری : یه خرس Teddy که دوست پسرم از سوپرمارکت برام خریده. 

************************************************** 

 مرکز : و الآن F8 رو بزنین. 

مشتری : کار نمی کنه. 

مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟ 

مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته... 

************************************************** 

 مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه. 

مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟ 

مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم. 

مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید. 

مشتری : باشه. 

مرکز : کیبورد با شما اومد؟ 

مشتری : بله 

مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟ 

مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه ... اون یکی کار می کنه! 

************************************************** 

 مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست. 

مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟

 یک مشتری پسورد رو وارد می کنه ولی وارد نمی شه... 

مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟ 

مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد. 

مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟ 

مشتری : پنج تا ستاره. 

************************************************** 

 مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟ 

مشتری : Netscape
مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست. 

مشتری : اوه، ببخشید... Internet Explorer 

************************************************** 

 مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه! 

************************************************** 

 مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟ 

مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم. میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟ 

مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟ 

مشتری : من داشتم توی Word کار می کردم و دکمه Help رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل. میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟

 مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟ 

مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم. 

مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟ 

مشتری : خوب، من حرف a رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
دیوونه مهربون جمعه 27 اسفند 1389 ساعت 16:40 http://www.man312.blogfa.com

سلام

من که نگرفتم مشکل این مشتری و فروشنده چی بود

ولی امیدوارم خلاصه به تفاهم برسن

رزا جمعه 27 اسفند 1389 ساعت 17:04

سلام
یا مشتریا قاطی داشتن یا فروشنده کلا مغزش تعطیل بوده نیدونم پیداکنید پرتقال فروش را ولی امیدوارم چنین مشتری به پست کسی نخوره که قاطی می کنمموفق باشی داداش عمار

دادش حمید شنبه 28 اسفند 1389 ساعت 16:23

بابا همشهری ترکوندی با این وبلاگت حقا که رفیق خودمی و همشهری خودم امیدوارم موفق باشی حسابی خندیدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد