خط خطی های ذهن من !×!

خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺
خط خطی های ذهن من !×!

خط خطی های ذهن من !×!

بزرگترین لذت در زندگی انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی !! ☺

اطلاعیه ×!×

سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه شهر زاویه
آقای عباس نعیمی دانشجوی دکتری سن پترزبورگ

برنامه سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه این هفته شهر زاویه

سخنران: عباس نعیمی- جوان برتر ایرانی مقیم خارج از کشور
گزیده ای از رزومه ایشان:
دانشجوی دوره دکتری رشته مهندسی مکانیک
دارای دو اختراع صنعتی تجاری سازی شده و ثبت شده در دو کشور فرانسه و ایران
دارای بورس تحصیلی دوره دکتری از دانشگاه های تورنتو کانادا، واترلو کانادا،

سیدنی استرالیا،پلی تکنیک سنت پترزبورگ ونیز گروه صنعتی زیمنس آلمان

زمان:جمعه 11 بهمن ماه در محل برگزاری نماز جمعه شهر زاویه ساعت 11:40  

اوستا جلیل موتور ساز شهید زنده. . .

ایشان ناشناس میدون خراسانه . . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم . . .
کسی که ترک موتورش چند بار آقا رو برده بود برا شناسایی مناطق جنگی . . .
سال 61 که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . . ولی تو سردخونه دیدن که زنده است و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . .
حالا از دست راستش هم بگذریم که کلا کار نمیکنه . . .
چند سال بعد به همراه پدرش میرن جماران خدمت امام (ره)
جلیل میخواد امام رو بغل کنه که اطرافیان اجازه نمیدن . . .
اینجاست که آقای خامنه ای میگن:
"ایشان را می‌شناسم، از خودمان هستند، ما را در سوسنگرد چند بار برای شناسایی بردند"
وقتی امام جلیل رو بغل میکنن و کاسه ی سرشو میبینن . . . گریه میکنن . . .
اوستا جلیل حتی نمیتونه حرف بزنه . . .
فقط چند کلمه : سلام، بله، آقا، نه و یا علی . . .
باباش جانباز انقلاب . . . برادرش شهید جنگ . . . خودش هم شهید زنده . . .
ـ جلیل میخنده:
وقتی پدرش از امام تعریف میکنه . . .
ـ گریه میکنه :
وقتی پدرش از خاطرات ابوالفضل برادر شهیدش میگه . . .
ـ و با اشاره از پدرش میخواد سکوت کنه:
وقتی که پدرش می‌خواد از کارهایی که جلیل در جبهه کرده بود حرف بزنه . . .
فقط خواستم بگم خیلی مردی اوستا جلیل . . .

به مولا خیلی مردی . . .

تویی که زبونت . . .

جمجمه ات . . .

دستت و کل بدنت رو دادی . . .

تا من و امثال من امروز باشیم . . .

شاید لب باز نکنی و نگی که چیکارا برامون کردی . . .

ولی چشمات شهادت میدن که کم نزاشتی . . .

دمت گرم

هزینه های غیر منطقی !

یه وقتایی ناجور میریم تو فکر !!! تو همون قسمتا یه دفعه یاد منابع و پتانسیل های شهرمون میفتیم و یه شور و شعف خاصی بهم دست میده و خالصه سرتون رو درد نیارم ، میرم تو هپروت و کلی ذوق میکنم !!! بعد یه دفعه یادم میفته که شهر ما که قرار نیست پیشرفت کنه!!!! بعد مثل لاستیک 18چرخ پنچر میشم و ... اکثر اوقات هم خواستم خودم رو قانع بکنم که سمت این تفکرات نرم و این قسمت افکار رو حصار بندی بکنم هاااااا ولی خب، ذهن آدم همیشه دوست داره بره سمت چیزایی که ممنوعه ...

نمیدونم از کجا شروع کنم !! همـــــ (در حال فکر کردن) آهان، این گزینه بیمارستان اونقدر بزرگه که نمیزاره اصلا به بقیه گزینه ها فکر کنم.

حالا مثلا در کنار همین گزینه، گزینه ساخت مصلی نمازجمعه هم بیاد، چــــه شـــــــــود !!!

حرف خاصی ندارم ، فقط چندتا مسئله رو به صورت تیتر وار بیان میکنم:

1)     به نظر شما مسجد صاحب الزمان بعد از اون همه هزینه برای گسترش کفاف نماز جمعه شهر رو نمیده ؟؟؟

2)     به نظر شما برای هزینه کردن در شهرستان، مصلی نمازجمعه مهم تر از بیمارستانه؟

3)     به نظر شما صلاح هست که یکی برای یه مداوای ساده به شهرهای مجاور بره، چون ما بیمارستان درست و درمون نداریم ؟

حالا درسته مرگ دست خداست، درمونگاه آسیابک وسیله اس، ولی خب آدم اگه قراره دعوت حق رو لبیک بگه حداقل یه جا آبرومند این برنامه پیش بیاد ...(دور از جون)

طی سال های متمادی خیرین شهر کمک کردند و یه مسجد بزرگ ساختند !!! برای چه زمانی ؟ خب برای الان دیگه !! چرا نباید ازش استفاده بشه ؟؟

بحمدلله مهدیه اش هم که راه افتاده دیگه (خدا اموات آقای رضوی رو بیامرزه) دیگه چی میخواد؟

خوب الان به فرض مصلی ساخته شد !!! چند سال قراره طول بکشه تا از لحاظ امکانات به مسجد صاحب الزمان برسه، چند سال قراره طول بکشه تا تکمیل بشه ؟؟؟

اسم ما کلا بد در اومده انگار  بابا یه حرکتی بزنید.یعنی مسجد به این بزرگی فقط قراره صرف نماز صبح و ظهر و شام بشه ؟ 

ماشاالله هیات امناء ضهمط کش(زحمت کش) مسجد هم کاری کردن اصلا نماز ظهر و شام که میری مسجد، مسجد مملو از نوجوانان و جوانان شهر هست که مشتاق اومدن به مسجد می باشند، از بس که اینا روی خوش نشون دادن و خوش رفتاری کردند با جوونا  حالا فکرش رو بکن همین نماز جمعه هم بره یه طرف دیگه ... باز خدا پدر بانی و دوستان هیات ثارالله رو بیامرزه که اومدن مسجد رو گرم کردن وگرنه ...

یه راه حلی هم هستا که ما کم گیر بدیم  بیایید بزنید این درمونگاه رو خراب کنید، حداقل ما در جریان باشیم که دلمون رو نباید به چیزی خوش کنیم  بعدش هرکار دوست داشتید بکنید، مام دیگه کاری باهاتون نداریم  (البته مزاح بود ، ما حالا حالا ها کار داریم باهاتون)

اگر صحبت های بنده اشتباهه خب آدم منطقی ای هستم، حرف منطقی بشنوم قانع میشم.

اولین جلسه هیات مدیره و بازرسین انجمن وبلاگ نویسان زرندیه

 سلام علیکم 

برای مشاهده تصاویر مربوط به

اولین جلسه هیات مدیره و بازرسین انجمن

 وبلاگ نویسان زرندیه اینجا کلیک کنید.

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*--**-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

در این جلسه که مورخ 92/11/02 در مکان اداره ارشاد زرندیه با حضور آقایان رحیم نیکنام ، محمد ساعدی، ناصر صلاح، حجه الاسلام نجارلو، کریم صلاح، سیدرضا کشفی ، اینجانب و جناب آقای جوانمرد ریاست محترم اداره ارشاد برگزار گردید .

در این جلسه ضمن تشکر از هیات موسس این انجمن آقایان چراغی، نیکبخش ، ساعدی و نیکنام نسبت به اخذ اساسنامه و رای گیری در خصوص مسئولیت افراد اقدام گردید که در آخر :


آقای ناصر صلاح به عنوان رئیس

آقای رحیم نیکنام به عنوان نائب رئیس

آقای حجه الاسلام نجارلو به عنوان خزانه دار

آقای سید رضا کشفی به عنوان دبیر اجرائی

و بهرام همایون به عنوان روابط عمومی منصوب گردیدند.

برگه تصیحیح شده یک دانش آموز

برگه تصیحیح شده یک دانش آموز

بسمه تعالی

 در هر قائده ای استثنائی وجود دارد و در  اکثر قوانین تبصره هائی . و آنگاه تبصره ما جناب آقای رحیم نیکنام است . او که با نوشته هایش به اثبات رساند که هنوز در بعضی از جوامع توان شنیدن حرف حق وجود ندارد(دارد) . او بر ما به اثبات رساند که باید با دوست و دشمن به مدارا رفتار کرد (همه باهم دوست هستند). او بر ما به اثبات رساند باید با صوتی لین گوشها را نوازش داد(آفرین) . او بر ما به اثبات رساند سخن حق را باید گفت اگر چه مورد غضب بهترین دوستان قرار گرفت . او بر ما به اثبات رساند که برای مخالفت با جلبک ستیز باید جز به منطق چیزی نگفت . آری او دیروز با مواضع اصولی ، اسلامی و انسانی خود توانست بر ما بگوید جز با رافت اسلامی سخن به میان نیاورید . و آنگونه شد که عده ای کوته فکر در صدد بر آمدند(عجب اینها را نمیدونستی) که او را از بازیهای سیاسی کنار بگذارند(11سال سابقه شورا -بیشتر از این کی داره) . اما دیگر نمی دانستند(نمی دانستم) که افرادی قادر به حکومتند(خدمتتند) که بر دلها نفوذ کرده باشند و آقای رحیم نیکنام یکی از آن افراد حاکم بر دلهاست .شما چه زشت جواب دادید (من چه بد دفاع کردم)تلاشهای شبانه روزی این برادر زحمتکش را . مگر شما (من) به او چه داده بودید(بودم) که امروز می خواهید(می خواهم) از او بگیرید(بگیرم). بغییر از اینکه او شبانه روز خود را وقف شماها نموده بود . آیا این است جواب تلاشهای شبانه روزی یک مسئول زحمتکش. چه خوب گفته اند:

                چه داند آنکه اشتر می چراند.

(چه دانم من که اشتر می چرانم          اگرچه ظاهرا بلبل زبانم) 

و آنگاه بعد از مدتها مجمع عمومی انجمن وبلاگ نویسان زرندیه تشکیل شد(الحمد لله) . هر چند که ما( من)در آنجا حضور(حقیقی) نداشتیم(اما چه برکاتی را برای بعضی ها به ارمغان آورده بودیم(آوردم) . زیرا انتخابشان نه به خاطر لیاقت بلکه به بابت مخالفت با( چهره نفاق) ما(من) بوده است . ما(من) چه اتحاد پشت پرده ای را برای عده ای رقم زده (بودم!) بودیم هر چند که برای خود نیز افتخاراتی کسب کرده بودیم(خدا را شکر کسی نفهمید...)ما(من)توانسته بودیم توان کاندید شدن از بعضی ها را بگیریم(این کار منه). توانستیم(توانستم) گوشه عکسها را بدون نوشته (کپی) کنیم(کنم) . وجودمان(وجودم) آنچنان قوی بود(بودم ) که دشمن(دوستان) مجبور(اضافه نوشته ای) به اتحاد شده(از اول متحد) بود(ند(و بیشتر از باطن)هر چند که در باطن همدیگر را قبول نداشته بودند(داشتند). متحد شده(اضافه نوشتی که باز) بودند تا شاید بتوانند با اتحاد کاذبشان(حقیقی شان) روزنامه زاویه(من را) را از صحنه بیرون کنند اما(وای برمن) زهی خیال باطل .  و ما(من) در آن جلسه باز به اثبات رساندیم(البته نبودم ها)) که عوام(همه) شهر مامونیه(کشور ایران) از بعضی  خواص آنها تیز بین ترند . زیرا خواصشان گول(قدرت طلبی) یک نوشته ای (من) را خوردند(نخوردند) و اشخاصی را (به خدمت گرفتند)در صدرنشاندند که دیروز در انتخابات شوراها(تبلیغ نکرده بودندو پول بی زبان را خرج نکرده بودند اهل بده بستون هم نبودن که من بیفتیم دنبالشون) مردم عادی به آنها رای نداده(داده بودند) بودند. افرادی در زمان انتخابات برای خود وبلاگی ایجاد کردند تا بتوانند از فضای مجازی برای خود وجه ای کسب کنند(مثل من که وجهه کسب کردم) و(نخواستند) آنگاه(اضافه نوشته ای که باز)(مانند من مردم را فریب دهند و توهم اختلاف زاویه ای و مامونیه ای بیندازندو با قال و مقال خود  مردم را فریب دهند (تا با توهم دشمنی زاویه و مامونیه وارد بشم و وضعیت آبروریزی خودما یه کمی درست کنم) اما(حیف) دیدند(دیدم) که نشد لذا وبلاگ نویسی راکنار گذاشتند (رفتم سراغ روزنامه) . اما در دی(مهرماه) ماه دوباره برای اینکه عده ای را فریب دهند(بدم)( اخه افشاگرم بد جوری آبروما می برد) تا بتوانند(بتوانم) عضو انجمن وبلاگ نویسان شو(بشم)ند چند نوشته ای را به نگارش در آوردند (اوردم به اسم روزنامه  ))و آنگاه دیدیم که چه خوب(بد جوری شد)) توانستند(نتونستم) خواص را مورد فریب قرار دهند(بدم) و بر صدر نشینند.(بشینم)

و آنگاه اگر بخواهید نظر ما(من) را در باره این انتخابات جویا شوید باید به عرض برسانیم(برسانم) که:

1- در فکریم (فکرم)که چرا(چطوری) از این جلسه انجمن(جهت اختلاف استفاده کنم) چون دوره های قبل و چون مراسمات دیگر عکسهای زیادی  منتشر نشده است . در پیش خود فکر می کنیم شاید آقایان (به جون هم افتادن و) افرادی را از جاهای دیگر(برای تماشا) و بدون داشتن وبلاگ فقط برای رای (دیدن درگیری ها) دادن(بیاورم) آورده بودند وگرنه اگر اشکالی در کار(من) نبود (پروفایلم)را(برای) تک تک شرکت کنندگان عکسی(اضافه نوشته ای) منتشر می کردند(می کردم) تا بر ابهت مجلسشان(خودم) بیفزایند . لذا ما از جناب آقای جوانمرد می خواهیم مردانگی کنند و لیست افراد شرکت کننده در انجمن را به همراه وبلاگ متعلقه(صیغه مونث به کار بردی که) به آنها منتشر نمایند(ننمایند) (تا)تنویر(ارامش) افکار شود(من به هم نخورد) . و زیبا خواهد شد اگر(حیله شیطانی من بگیرد و اختلاف اوج بگیرد) عکسهای بیشتری از این مجمع منتشر نمایند(خواهم کرد) .

2- چون در هیچ کجای قانون الزام نشده که وبلاگ نویسان مجبور به داشتن انجمن هستند(اخه اگه کل شهرستان باهم باشند نون من کوله است) لذا این انجمن از لحاظ قانون مردود می باشد(تمام تلاشم را برای منحل کردنش و اگه نشد ناموفق شدنش انجام میدم) مگر اینکه در خوشبینانه ترین نگاه آن را یک تشکیلات گروهی دوستانه بدانیم( که شاید به من رحمی کنند و ابروما نبرن)) که در اینصورت تصمیمات این انجمن(نه تنها) فقط برای شرکت کنندگان در جلسه 26 دی ماه نافذ است و(من هم حمایت میکنم) به هیچ وجه قابل تعمیم به دیگر وبلاگ نویسان نخواهد بود (عجب بچه ای هستی آخراشا خوابیدی غیب میگی املاتا بنویس). لذا ما(من) رسما اعلام می داریم که(اشتباه کردم) ( و از همه مردم شهرستان زرندیه عذر میخواهم)و به هیچ وجه تن به تصمیمات(هوای نفسم) آنها(اضافه نوشته ای) نخواهیم(نخواهم داد) داد .

در آخر دلها را جلا می دهیم به آیه ای از انوار الهی

"لن تجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا"( فبعزتک العظیم لاغوینهم اجمعین)

نمره املا

رابطه زیبای اعداد و زاویه ها که
 تا کنون نمی دانستید !  www.taknaz.ir  

 

غلط املایی:خیلی

از کلماتی که غلط نوشته ای 5000 بار درستش را تمرین کن

نامه به اولیای بچه:

اولیای گرامی این بچه با غلط املایی های زیاد من را کلافه کرده بیزحمت بیایید ببرید یه چشم پزشکی یه گوش پزشکی به یه پزشکی .نشون بدید بلکه درمون بشه آخه از کارهایی که این میکنه همه فهمیدن زاویه ای نیست آخه کی به همشهریش میگه من تو مسجد جامع شهر زاویه می بینمت خوب بگو تو مسجد جامع می بینمت این زاویه اش دیگه چیه . تازه انقدر زبان بازه که دیگه همه شناختنش ...

در آخر تاکید بر این است، دوست عزیز، شما که هی میخوای خودت رو بچسبونی به برادران زاویه ای چرا روی دایره اطلاعاتت و کلمات محاوره ایت کار نمیکنی تا این همه سوتی ندی ؟ 

امام خامنه ای (مدظله العالی)

اگــــر یــک روزی هـــم مسئلـــه‌ی هســـته‌ای حــــل شـــد

فــــرض کنیـــد جمهــــوری اســــلامی عقـــب‌نشینــی کرد؛

همان‌که آنها میخواهندخیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛

نــــه، ده بهــــانـــــه‌ی دیـگـــــر را بـــه‌تدریج پیــش میکشند: 

چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟

چـرا با رژیم صهیونیستی بدید؟ چرا رژیم صهیونیستــی را به

رسمیّــت نمی‌شناسید؟ چرا از مقـاومت در منطقه‌ی به قول 

خـودشان خــاورمیانه حمــایت میکنید؟ و چرا؟ و چــرا؟ و چرا


امام خامنه ای(مدظله العالی)

12 آبان 92